سکسکه

اینجا کجاست؟! جائی برای انتشار سکسکه های ذهن من

۱۸ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است

سلام. بلاخره یه سوژه پیدا شد برای آپیدن!

قبل از هر چیز این کلیپ از سریال متهم گریخت رو دانلود کنین ، مرتبطه!

دانلود کلـــیپ متـــــهم گــــریخت!

بله....داستان از این قراره که خونه ی یکی از بستگان درجه ۲ دعوت بودیم که از آشناها و دوستا و همسایه هاشون هم دعوت بودند و من تعدادی رو نمی شناختم. بعد افطار و گپ و ... من و پدرم و دامادم رفتیم مسجد نزدیک خونشون.

بعد از نماز من کمی زودتر زدم بیرون که دوباره برم تو خونشون. سر و صدای بچه ها بود تو حیاط گفتم خوبه یک کم اذیتشون کنم، رفتم در زدم به هوای اینکه یکی از بچه مچه ها میاد در رو باز می کنه...همچین که در رو باز کرد یه حرکت از حرکتای کلیپ بالایی رو رفتم که ناگهان. . .

..... دهنم باز موند و خشکیدم! .....

یکی از همون غریبه ها که پیر هم بود در رو باز کرد یه عده ای از مهمونا داشتند می رفتند!

با خجالت به تته پته افتادم گفتم حاج آقا شرمنده فکر کردم بچه ها در رو باز می کنن...

به هر حال،بعد عمری ضایع شدم...!

  • alialialimtf@
سلام. بعد از مدت مدیدی دارم پست می گذارم!

راستش این روزها سرم شلوغه...ایام جشن های نیمه شعبانه و مشغول خدمتیم! ایشالا بعد از نیمه شعبان سعی می کنم با پست بهتری بیام!

غرض از مزاحمت این بود که از رفقای بابلی و غیر بابلی که الان تو بابلند دعوت کنم از ایستگاه صلواتی و نمایشگاه فرهنگی هنری ما که سر خیابون نواب بابل هست، بازدید کنن!

دست برقضا مثل پارسال باز هم دوستان منو مسئول سروکله زدن با کودکان کردند...غرفه نقاشی کودکان!! به هر حال اگه بچه مچه تو دست و بالتون هست این شنبه و یکشنبه و دوشنبه بیارین نقاشی بکشه و جایزه بگیره.

مجتبی! علیعلینجات! مدجید.....بیاینا !!!

نگران ابی هم نباشین اون هر جا شیرینی و شربت و ...باشه حتما میاد!!


در پایان شعری تقدیم به حضرت حجت ارواحنا فداه:


به خود گفتم دلم آزرده و محزون از دوریست ***** دلم با نام تو لرزید، دل آزرده تر از تو کیست؟
دلا وقت طلوعت کی شود؟ بازآ                    ***** که خوشتر از ظهور پر ز نورت چیست؟
شود خاموش آن آتش که هردم ما برافروزیم*****میان کوهی از آتش، زلال چشم تو جاریست!
مرا سرباز صفری در رکابت دان                   ***** مگو ناقابلی، هرگز تو جایت نیست
امیدم را مکن نومید، بنامت من قسم خوردم***** که تا بانگ انا المهدی، دعای عهد تو باقیست
بیا، تا جان به این جسم نزارم هست          ***** ظهورت باعث جان و حضورت مایه ی گرمیست
مرا در مکتب عشقت، قبولم کن قبولم کن  ***** هم امضایی بزن مولا، هم ارفاقی بکن تا بیست!

علی متین فر


  • alialialimtf@
سلام...راستش دلم نمی اومد پست نزارم و برم....گفتم حالا که جو دانشگاه و سایت و ...داغه یه پست بزارم تا برگشتنی نظرا رو بخونم!

البته دیدم وضعیت نظرخواهینا داغونه گفتم تائیدیه بزارم بهتره.

تو فکر این بودم که چه پستی بزارم به ذهنم اومد قیافه اساتید رو بکشم...هر چی زور زدم که دکتر تقی زاده و پروفسور و این یارو رجبی رو بکشم نشد....یه آن به خودم گفتم کی بهتر از حاجی نوشیروانی!!

این بود که ایشونو کشیدم البته خودم احساس می کنم یه نموره شبیه مهندس کاوه(نقشه کشی) شده ولی با این حال ما زورمونو زدیم!

 این هم طراحی چهره مرحوم نوشیروانی.

این یه هفته ای بهتون خوش بگذره و با اساتید جدید حال کنین... دوستتون دارم...یا حق!

********************************************************************

  • alialialimtf@

سلام .  امروز شنبه و من الان از دانشگاه بر می گردم...با چند تا بچه های شیمیایی هماهنگ کرده بودیم که برنامه های ترممون رو شبیه هم کنیم.

راستش خواستم از همه ی شما دوستان وبلاگی و دانشگاهی یه یک هفته ای خداحافظی کنم به خاطر اینکه دارم میرم عتبات...کربلا! تقریبا ۲ تا ۱۰-۱۱ مهر میشه - و من تقریبا ۳ جلسه از ترمو و ... رو از دست میدم!- در نتیجه این ترم قید جزوه نوشتنو زدم و شما پسرا روی جزوه های من حساب باز نکنین!

ضمنا اگه اونجا به اینترنت دسترسی پیدا کردم حتما وبلاگو آپ می کنم.

قربون همتون......ایشالا قسمت شما!....التماس ۲آ  !!  

  • alialialimtf@

تقویم آموزشی

۰۳
شهریور

 

سلام.بنا به درخواست یکی از دوستان تقویم آموزشی دانشگاه رو براتون گذاشتم هر چند که آقا ابوالفضل تو کامنتش بهش اشاره کرد!

 

 

تقویم آموزشی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل برای نیمسال تحصیلی اول و دوم سال تحصیلی ۹۰-۸۹ به شرح ذیل می باشد:

نیمسال اول ۹۰-۸۹

نیمسال دوم ۹۰-۸۹

ثبت نام و انتخاب واحد

۲۷تا ۳۰ شهریور

ثبت نام و انتخاب واحد

۱۷ تا ۲۰ بهمن

شروع کلاسها

۱ مهر ماه ۸۹

شروع کلاسها

۲۳ بهمن ۸۹

حذف و اضافه

۱۱ تا ۱۴ مهر۸۹

حذف و اضافه

1 تا 4 اسفند ۸۹

پایان کلاسها

۲۲ دی ۸۹

پایان کلاسها

18خرداد  ۹۰

شروع امتحانات

۲۵ دی ۸۹

شروع امتحانات

21خرداد  ۹۰

پایان امتحانات

۷ بهمن ۸۹

پایان امتحانات

1 تیر ماه ۹۰

                                          اداره کل آموزش دانشگاه
  • alialialimtf@
سلام.

سلامی به نرمی پتو و به گرمی اتو!!     

بی مقدمه!                                                              

هوا به قدری گرمه که لحظه ای فقط لحظه ای سرپا ایستادن توی هوای آزاد آدمو با عرق غسل میده!

رطوبت +۲۲۰ !! و دمای هوا +۳۶ هست! ....علاوه بر گرما موج سفر های تابستانی به شمال و لب دریا تازه شروع شده و ترافیک ماشین های نمره ۱۱- ۲۲ -۳۳- ۴۴- ۵۵ و ۱۲ و ۵۷ نزدیک میدان حمزه کلا روان آدم رو به هم میریزه!!

کاش از بچه های دانشگاه یکی اردبیل مردبیل بود ما میرفتیم پیشش! اگه هوا با این وضع پیش بره باید بگم که قحطی آخرالزمان نزدیکه!!                                                        

دوستتون دارم به شدت ۲۲۰ ولت! فعلا! 

  • alialialimtf@

سلام علیکم!          

امروز یکشنبه اولین روزیه که بعد از برگزاری کنکور سراسری تو دانشگامون درش به روی دانشجوهاش باز شده!                                                             

هوا تو بابل به شدت گرم و شرجیه...چیزی که تا حالا بوده و الان بدتر شده! اما با این حال برو بچه های دانشجو با هر وسیله ای که شده اومدند دانشگاه تا با استادا در مورد نمره شون بحث کنند ( مثل داستان بچه ها با عمو رجبی!)

سایت به شدت شلوغه و یه چیز تو مایه های روز انتخاب واحد ترم قبلمونه! کولر مولر جواب نمیده ! نمی دونم این ملت اینجا چی رو تنفس می کنن؟!! البته اینجا ارزش سیکلون های دکتر ح معلوم میشه!)

از بین رفقای شیمیایی فعلا شادمهر و شایان و مجتبی رصد شدند.

منبع خبری سوراخی  جمعیت حاضر در پنتاگون رو  الان ۲۲۵۰ نفر اعلام کرده! من هم دارم میرم تا دوهزار و دیویست و پنجاه و یکمین نفرشون باشم...در حالی که نمیدونم به چی می خوام اعتراض کنم! بابای!

 

  • alialialimtf@
سلام!

بعد از یه دوره ی دو هفته ای از زیر بار امتحانا اومدیم بیرون...و الان دارم زیر باد کولر اسپیلیت سایت دانشگاه وبلاگمو آپ می کنم.

از دست درس برنامه نویسی و شیمی آلی این ترم کلافه شدم...بی خیال...چه جای این حرفاس!

داشتم دنبال مطلب جالب می گشتم که دارن سایت رو تعطیل می کنن!! شرمنده

بای

  • alialialimtf@
سکسکه

از گونه های کمیاب مذکّر که بالغ بر 20 سال:
دفتر خاطرات دارد؛
داستان می نویسد؛
و اخیرا شعر هم می گوید؛