سکسکه

اینجا کجاست؟! جائی برای انتشار سکسکه های ذهن من

شبها که ما بیداریم آقا پلیسه می خوابه!

پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۵۷ ب.ظ

انتهای شب ، ابتدای صبح – چهار راه نواب:

درحالیکه ما و دوستانمان داریم بعد از یه هفته نمایشگاه خیابانی نیمه شعبان بساط رو جمع و خیابونو تمیز می کنیم؛

من: ممـــدآقا ! مواظب بــــاش ...... (ویــــــــــژژژژژژ)......یا ابوالفضل...(وییییـــــــــــــــــــــژژژ)

ممدآقا از ترس به گوشه ی خیابون پرید و افتاد توی جوی آب!

دو بچه مایه دار با ماشین های شاسی بلند و کوتاشون داشتند توی این خیابون طویل -و البته خلوت- گُرگم به هوا بازی می کردند.

درحالی که - از تعجب و ترس- چشمامون قدر نعلبکی شده بود، گرد و خاکی که تا 4 راه شهدا بلند کردند را پی گرفتیـــم.

ممدآقا (در حالی که از ترس قوزفـیش شده بود): به خیر گذشت! نزدیک بود بیافتند رو سرِ ما!

کمی بعد چندین موتورسوار عربده زنان از آن طرفِ کمربندی عبور می کردند و دادِ زن و مرد عابری رو درآوردند.

به فاصله ی کمتر از 10 دقیقه سر و کله ی «بی ام و» قدیمی وارفته ای پیدا شد که دستی کشان و قِن قِن کنان از کمربندی پیچید تو نواب –جایی که ما ایستاده بودیم- و تماشاچیان را به وجد آورد!!! من پارچه ای که تا می کردم را انداختم زمین، ممدآقا دوباره از کنار طاق نصرت دوید تو پیاده رو و بقیه بچه ها هم هر کدام جان خودشونو گرفتند و فلنگ رو بستند.

در حالی که دنبال چشمان از حدقه بیرون افتاده مان روی زمین می گشتیم همه مان به یک موضوع یکسان فکر می کردیم، به اینکه مگه قرار نبود شبها که ما می خوابیم آقا پلیسه بیدار باشه تا ما خواب خوش ببینیم و اون هم بیاد این رانندگان یاغی رو شکار کنه؟! مگه آقا پلیسه زرنگ نیست؟ پس ماشین گشت و برگه جریمه مال کِی هست؟! نمی دونم مردم پلیس رو دوست دارن یا نه اما من بعد دیدن این حوادث با خودم کلی کلنجار رفتم تا بهش احترام بزارم!! شاید واسه همین چیزهاست که دیگه شعر "آقا پلیسه زرنگه" رو به بچه های این دور و زمونه یاد نمیدن!

در آخرچند پیشنهاد به مسئولان ذیربط: 1 – نام خیابان شهید نواب را عوض کنید بزارید پیست اتوموبیلرانی نواب! ( سایر خیابونا خصوصاً خیابان مدرس هم به همین ترتیب.)

2- ترتیبی بدهید شیشه های خانه های مردم دوجداره شود تا هنجارشکنان عزیز شبها راحت تر به تمرین آواز بپردازند و عربده بکشند!

3- اطراف پیاده رو ها فنسی کشیده شود تا مبادا اگر خدای ناکرده فرمون از دستشون سر خورد و کوبیدند به مغازه مردم و درختای نارنج، ماشینشان کتلت نشود.

4- مامورانی گماشته شوند تا اگر صدای اعتراض کسی از خانه اش بلند شد، باتوم را تو صورت طرف خورد کند مبادا روحیه این دلاوران تضعیف و غرورشان شکسته شود!

5- انتظار می رود وسایل پذیرایی، کاپ قهرمانی رالی، دوربین و خبرنگـــار و ...نیز در انتهای مسیر برای راحتی این عزیزان حتما فراهم گردد!


نظرات (۶)

واقعا ذهنیتتون از پلیس همینه متاسفم براتون اقایه من خودس ی ماموره مگه چقد ب ی مامور حقوق میدن ک از جونش مایه بزاره اینهمه کار کردن چیشد همین مردمی ک میگین میان صد تا فحش باره مامور میکنن چرا چون بهشون گیر داده واقعا متاسفم طرز تفکرتونو درست کنین
پاسخ:
از نگارش این مطلب حدود هفت سال می گذرد. در طول این هفت سال، هنوز که هنوزه وقتی شب ها به بیرون می روم یا در مسیر بازگشت به خانه، به صحت این مطلب ایمان میارم که با غروب آفتاب، همه جور فسق و بی انضباطی در شهر اتفاق می افتد چون حضور پلیس به شدت کمرنگ است. حضور پلیس حالا در طول این سالهای گذشته و پیشرفت تکنولوژی می تواند حضوری و غیرحضوری (با استفاده از دوربین های کنترلی) باشد. این مطلب را در خصوص شهر خودمان صادق می دانم. الباقی شهرها لابد در این سالها پیشرفتهایی کردند...
ممنون از نظر شما.
اینجا ایران است و این چیز ها اصلا ایرادی ندارد.


جواب دندان شکنی بود!!
نصف شبی خندوندی ما رو.. خدا خیرت بده
به نظر من پلیسها فقط وقتی سر و کله شون پیدا میشه که ما یه خطایی ازمون سر بزنه!
ضمنا این عزیزانی که ویراژ میدن به اندازه کافی نجیب زاده هستن که اگه هم پلیس گرفتشون، با یه تماس کوچولو قضیه رو حل کنن!


ممنون! قابل دار نبود.
آورین...دقیقا این قضیه برای مراقبای امتحان هم صدق می کنه!!!
اون که بـــــــــله...نجیب زاده و جیب زاده و....شهین و مهین رو رد هکرده!(اشاره به کلیپ صوتی ماه رمضون)
بابله و این راننده هاش ... GTA بازی می کنن رسما


واقعا...چند روز پیش یه سر مسیرمون افتاد قائمشهر...یعنی باید 4تا لاستیک ماشین رانندهای بابل رو بوسید،بس که این قائمشهریا بد رانندگی می کنند! یه چی میگم یه چی میشنفی...!
اگه اینا به حرف ماها گوش میکردن که وضع این نبود!!!!من تا الان 2بار نزدیک بود ماشین بزنه بهم"البته تو اون خیابون"همین فاصله ی بستنی نعمت تا اونور خطااااا!!!!!طرف پارک نوشیروانی که بدتره ه ه ه ه ه ه نزدیک اذان که میشه این ماشینا همچی ویراژ میدن که ادم فکر میکنه دارن فرار میکنن!!!!!!!!زیادی گفتم


راس میگین! طرف پارک نوشیروانی رو یادم رفته بود...اونور که بالا بلندی بازی میکنن راننده ها!!!
زیادی گفتین اما خوب گفتین.
سلام....
...
پیشنهاد های به جایی بود پیگیری کنید حتما به نتیجه میرسه..


سلام.
پیگیری؟ گردنمو می زنن!!!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سکسکه

از گونه های کمیاب مذکّر که بالغ بر 20 سال:
دفتر خاطرات دارد؛
داستان می نویسد؛
و اخیرا شعر هم می گوید؛