در سوگ آفتاب
- ۳ نظر
- ۱۳ آذر ۹۰ ، ۰۶:۲۳
- ۲۵۴ نمایش
راستش این روزها سرم شلوغه...ایام جشن های نیمه شعبانه و مشغول خدمتیم! ایشالا بعد از نیمه شعبان سعی می کنم با پست بهتری بیام!
غرض از مزاحمت این بود که از رفقای بابلی و غیر بابلی که الان تو بابلند دعوت کنم از ایستگاه صلواتی و نمایشگاه فرهنگی هنری ما که سر خیابون نواب بابل هست، بازدید کنن!
دست برقضا مثل پارسال باز هم دوستان منو مسئول سروکله زدن با کودکان کردند...غرفه نقاشی کودکان!! به هر حال اگه بچه مچه تو دست و بالتون هست این شنبه و یکشنبه و دوشنبه بیارین نقاشی بکشه و جایزه بگیره.
مجتبی! علیعلینجات! مدجید.....بیاینا !!!
نگران ابی هم نباشین اون هر جا شیرینی و شربت و ...باشه حتما میاد!!
در پایان شعری تقدیم به حضرت حجت ارواحنا فداه:
علی متین فر
بیائیم عهدمان را با مولایمان یک سال نشکنیم...بعد یک سال خودش کریم است!
دعایی منقول از امام صادق (ع) که در دهه ی آخر ماه مبارک خوب است که خوانده شود:
«اعوذ بجلال وجهک الکریم ان ینقضی عنی شهر رمضان او یطلع الفجر من لیلتی هذه و لک قبلی تبعة او ذنب تعذبنی علیه یا رحمن یا رحیم»
در دهه آخر از ماه مبارک رمضان هر شب میگویی:
پناه میآورم به جلال و جمال کریمت، از اینکه سپری شود ماه رمضان از من، یا صبح امشبم بدمد، در حالی که تراست از ناحیه من گناهی یا بدی و دینی که عذابم کنی بر آن، ای رحمان و رحیم.
از همتون التماس دعا دارم!
****************
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
ما به دنبال تو می گردیم و تو دنبال ما
ماه پیدا ماه پنهان ماه روشن ماه گم
رویت این ماه یعنی نامه اعمال ما
خاصه این شب ها که ابر و باد و باران با من است
خاصه این شب ها که تعریفی ندارد حال ما
کاش در تقدیر ما باشد همه شب های قدر
کاش حوْل حالنایی تر شود احوال ما
این سحرها در زلال ربنا گم می شویم
این سحرها آسمان گم می شود در بال ما
ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم
ماه با پای خودش آمد به استقبال ما
گوشه چشمی به ما بنمای ای ابرو هلال
تا همه خورشید گردد روزی امسال ما
علیرضا قزوه
سلام...گفتم حالا که داریم نزدیک میشیم به نیمه شعبان امام زمان (عج) حال و هوای وبلاگم کمی معنوی بشه!...هر چند بازدیدها کمه و تعداد کامنت ها کمتر ولی به امید اونکه آقا هم از وبلاگم دیدن کنه و پیام بزاره! ......(همین تازه به ذهنم اومد اگه حضرت بیاد به این صفحه لبخند میزنه یا سرخ میشه؟!!)
تقدیم به حضرت بقیه الله ارواحنا فداه
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...
شاعر : حمیدرضا برقعی
برگرفته از وبلاگ این شاعر: http://parsedarkhial.blogfa.com/