سکسکه

اینجا کجاست؟! جائی برای انتشار سکسکه های ذهن من

۲ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

نوروز 90

۱۹
اسفند
دوستان سلام.

از اینکه تعطیلات بین ما فاصله میندازه احساس دلتنگی می کنم! پیشاپیش نوروز ۱۳۹۰ رو بهتون تبریک میگم و  از صمیم قلبم براتون آرزوی سال خوش و سلامتی دارم! هم درسی هم مادی هم معنوی!

این دعای همیشگی منه که " امیدوارم سال جدید سال مرگ و میر تو خانواده ما نباشه" و  من برای شما هم این دعا رو خواهم کرد!

خسته نباشید به خاطر یک سال تلاش و درس و بحث!

سالی که گذشت فراز و نشیب های زیادی داشت هم سیاسی هم اقتصادی هم درسی هم شخصی هم..... زیاد قضیه رو نمیشکافم ولی عادتی که خیلی دوستش دارم اینه که آخر هر سال که میشه من یه فلاش بک میزنم به دفتر خاطراتم و تمامی اتفاقات خوب و بد (در هر زمینه ای) رو مرور می کنم و از گذشت سریع زمان آرام روی دفترم گریه می کنم!

سال ۱۳۹۰ اومده و درواقع دهه ی نود آغاز شده و ما به همین زودی پا به سن گذاشتیم و شدیم ۲۰ ساله! 

نمی دونم چرا ولی همیشه از کودکی تا الان از شنیدن سال ۱۳۹۰ و دهه ی ۹۰ وحشتم می گرفت اما حالا راستی راستی رسیده.

عیدی ندارم که بهتون بدم جز دعا و یه لینک دانلود...تقویم ۱۳۹۰ هست با فرمت جاوا البته اگه تا قبل از این دانلودش نکرده باشین!

بچه ها :                                    نوروز ۹۰ مبارک!

 

لینک دانلود :  دانلود تقویم 1390                                                              منبع: آسان دانلود

  • alialialimtf@
سلام. امروز پنج شنبه هست و ما دیروز صبح از طرف انجمن علمی دانشگاه رفتیم بازدید از؟؟بازدید از؟؟

بله...بازدید از    کارخانه صنایع چوب و کاغذ مازندران تو ساری!   

                

*ساعت ۸ و خورده ای رفتیم توی اتوبوس نشستیم خدا رو شکر تاخیر ماخیر نداشتیم!

*همین طور که نشسته بودیم عمو باکری ( استاد ترمو ۲) از زیر پنجره ما رد شد( براش ادا در اوردیم مارو ندید!) (شوخی) بچه ها هم یکی یکی می رفتند تو کلاس و کلاس ترمو۲ تشکیل شد!

*جای بقیه ی همکلاسی ها رو هم همون اول خالی کردیم...کاش ظرفبت محدود نبود و همه می اومدند. یه کمی هشتاد و هفتی و ۸۸ و نیمی و بقیه ۸۸ ای بودیم! جای همگی خالی!

*پای ثابت همه ی بازدیدها " امیری" به همراهی دکتر طالب نیا نیز جلوی اتوبوس نشسته بودند.

*راه ۴۰ دقیقه ای ما حدود یک ساعت و خورده ای طول کشید در حالی که هوا سرد و گاها بارونی بود!

*توی راه با رفقا بلوتوث بازی کردیم و عکس مینداختیم! و البته کیک ساندیس می خوردیم.

*بالاخره رسیدیم به کارخونه.....حال کی حال داره بقیه رو تو ادامه مطلب بخونه؟!

  • alialialimtf@
سکسکه

از گونه های کمیاب مذکّر که بالغ بر 20 سال:
دفتر خاطرات دارد؛
داستان می نویسد؛
و اخیرا شعر هم می گوید؛