سکسکه

اینجا کجاست؟! جائی برای انتشار سکسکه های ذهن من

سوتی پشت سوتی

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۹:۱۹ ق.ظ
یه آدم تا چه حد می تونه سوتی بده آخه؟!!

چند روز پیش رفته بودیم دانشگاه در به در دنبال دکتر بخشی()! پیداش نکردیم....من رفتم تو آموزش که بپرسم این یارو اصلا میاد اینورا یا نه.

نیازی (دفتردار) و یه مراقب امتحانی وایستاده بودند کنار پنجره. نور به شدت می زد تو اتاق..گفتم: سلام آقای نیازی...گفت سلام علیکم  گفتم: ببخشید دکتر نیازی هستند!!!!!!!!! و همینطور محو تماشای اون دو نفر و منتظر جواب بودم()...که یهو از لبخند کوچک مراقبه()، فهمیدم چه سوتی عظیمی دادم...عذرخواهی کردم() و جوابمو گرفتم اومدم بیرون دیگه یه ۳-۴ روزی هست اونورا پیدام نمیشه....

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۱/۰۴/۰۸
  • ۳۱۱ نمایش
  • alialialimtf@

سوتی

نظرات (۳)

از سوتی نگو که من استادشم مثلا خام سی دی در کولر بازه پنجررو خاموش کنین و و و به لطف دوستان هم که همشون هی زنده میشن و میخندیم
دارم می میرم از خنده...
قیافه نیازی احتمالا دیدن داشت!
آخه سوتی به این گُندگی!!


بخند...بخند....ای تر ویمبی!

اشکالی نداره همه ی آدم ها تو زندگی شون زیاد از این سوتی ها میدن....
من خودم یه بار که با دکتر جهانشاهی کار داشتم رفتم دفتر آقای نیازی که ازش بپرسم دکتر هست یا نه. رفتم تو دفتر حالا دکتر وایستاده داره با نیازی حرف میزنه ها.. از نیازی میپرسم :ببخشید بالاخره دکتر اومد
نیازی خندش میگیره میگه خانوم دکتر اینجا وایستاده....
البته لازم به تذکره که من قیافیه ی جهانشاهی یادم رفته بوداااااااااا


ولی باز مال من ضایعتر بود!!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
سکسکه

از گونه های کمیاب مذکّر که بالغ بر 20 سال:
دفتر خاطرات دارد؛
داستان می نویسد؛
و اخیرا شعر هم می گوید؛