داستان زندگی، داستان همین عکس است.
درخت نارنج، نردبان و باغبان!
باغبان، نهال نارنج را جای قرصی غرس کرد، بیلش را محکم به خاک کاشت، با سرِ آستین خاکی اش، عرق از پیشانی پاک کرد و بعد رو به من گفت:
بیا! این درخت پربار و زیبا برای تو!
- ۰ نظر
- ۲۷ دی ۹۷ ، ۰۲:۲۱
- ۱۳۶۴ نمایش