قوانین نانوشته در دانشگاه ما (طنز)
چهارشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۷، ۰۳:۱۴ ب.ظ
قوانین نانوشته در دانشگاه های ایران
به زبان طنزِ مامان دوز!!
معمولا در هر شهر، محله و روستا و اصولا هر اجتماعی قوانین نوشته و نانوشتهای وجود داره که چارچوب رفتار ما با دیگران و سایر افراد با ما را تعیین میکنه. ذات قوانین نوشته شده در کشور ما، عمل نکردن به اونهاست. قوانین مکتوب راهنمایی و رانندگی، سربازان نظام وظیفه، مالیات، عدالت اداری و هر چه که فکرش رو بکنی. اما یکسری از مقررات نانوشتهای هم وجود داره که کافیه فراموششون کنی؛ در اون صورت یا از جامعه طرد خواهی شد و یا میبینی که مضحکه خاص و عام شدهای! مثلا کافیه دو بار دم درب ورودی یک ساختمان شلوغ به دیگران تعارف و بفرما نزنی، قطعا بار سوم یک آدم خشک و بیتربیت شناخته میشی. دانشگاه هم از این قاعده مستثنی نیست. حتی در مواردی این قوانین نانوشته هستن که ارجحیت دارن. در ادامه به برخی از این مقررات اشارهای خواهیم داشت؛ این بهترین هدیه و کمک هست از یک دانشجوی سال بالایی به دون ترمهای عزیز و ورودیهای جدید تحصیلی دانشگاه که به رک ترین حالت ممکن نوشته شده؛ صبور باشید:
1- شنگول و منگول، حبه انگور:
بعضیا رو هر وقت تو دانشگاه می بینی انگار دارن از سر ضبط خندوانه بر میگردن! عزیزم! چرا باید تا یکی رو ببینی، بخندی؟ چرا اینقد بیخودی میخند؟ گیرم که گوشه لپت چال داره، کی گفته اصلا با این حجم از "لبخندهای مضحک و بی جا" تو دل برو تر میشی؟ کافیه تو همون ترم اول نیشت تا بناگوش جلوی همه باز باشه، محترمانه ترین لقبی که با شروع ترم دوم بهت داده میشه، شنگول و منگوله، اگه خیلی ریز بخندی هم حبه انگور. پس نیشت رو ببند!
2- آرنولد نباش! (آقایون)؛ کارداشیان نباش! (خانم ها)
خیلی خفنی؟ استعداد خاصی داری که میخوای اونو تابلو کنی؟ باشه، بکن. ولی از راهش! معمولا سادهترین ابزاری که آقایون و خانمها برای نشون دادن اوج خفانت (خفن بودن) بهش روی میارن به ترتیب بادی بیلدینگ (بویژه هالتر سینه) و آرایش غلیظ (خصوصا خلیجی) هست! به اون دسته از افراد، همین اول کار باید عرض کنم که برای فهم بهتر اینکه وارد کجا شدین کافیه که ضمیمه نامه سازمان سنجش رو یک بار دیگه بخونید. بله، وارد "دانشگاه" شدید. البته حق دارید اگر تا چند ماه اول باورتون نشه اینجا دانشگاهه. هر بیننده ای تو نگاه اول با دیدن کاخ سعدآباد وسط دانشگاه و استخر و جکوزی و گیم نت خیال میکنه زمینی یه تُک پا اومده آنتالیا ( در موارد حاد، پاتایا). (ادامه مطلب را از دست ندهید)اما غافله از اینکه آخر ترم، اساتید گرامی بجای سوال از سایز دور بازوی شما و تعداد پَکهایی که روی سینه پرورش دادین و سوال از ست رنگ مو و ماتیک و کیفتون، از چیزی به اسم "جزوه" سوال فضایی طرح میکنه که معادل "ضربه نهایی استاد" در ورزشهای رزمی هست. مشت نهاییای که به روح دانشجوی خیالاتی وارد میشه! طبیعیه استفاده عادی از این امکانات حق قانونی همه هست، اما افراط خیلی به شما ضربه خواهد زد. پس، نه سعی کن که آرنولد باشی و نه کارداشیان.
3- زنگ تفریح؟
هفتههای ابتدایی مهرماه و همزمان با کوچ دسته جمعی غازهای مهاجر از نواحی سردسیری به گرمسیر و نیز آغاز مهاجرت پنگوئنها از سواحل نروژ به اعماق قطب شمال، دستههای انبوهی از دانشجویان هم هستند که طی ساعات مشخصی به صورت دسته جمعی در محوطه دانشگاه در حال راهپیماییاند. اینها "ورودی های جدید" هستند که به تازگی از دبیرستان خلاص شدند و حالا دربدر دنبال محل تشکیل کلاس درسشونن و یا اینجا احساس غریبی می کنن! این ایام، برای ما دانشجوهای سال بالایی یک "فان" خدادادی محسوب میشه؛ چون روی صندلی های محوطه به صورت ناشناسی مینشینیم و از نزدیک دسته های ورودی جدید رو رصد می کنیم. ورودی های جدید، به قدری منسجم و کپه ای هستند که انگار مدیر مدرسه زنگ تفریح رو زده و گفته فقط بچه های کلاس دوم ریاضی الف بیان تو حیاط!
حتی مورد داشتیم جمعی از پسرا استادشون نیومده بوده سر کلاس و رفتند اتاق معاون دانشجویی تا ازش توپ بگیرن و تو حیاط فوتبال کنن. برای اینکه مورد عنایت دیگران قرار نگیرید، راه حل این هست که پس از دو سه هفته ابتدایی، از اجتماع بیشتر از 5 نفر پرهیز کنید!
از اون طرف، بعضی بچه های ورودی جدید هستند که طرف جوری تنهایی میاد و میره انگار 10 ترمه شده و همه رفیقاش فارغ التحصیل شدن و این یکه و تنها دنبال معرفی به استاده! به اینجور آدما نزدیک نشین، گاز می گیرن! از دور دونه بپاشین یواش میاد سرش و می خورن!
4- واحدهای بی والد
واحدهای دانشجویی به چند دسته عمومی، اختیاری، اصلی و تخصصی دسته بندی میشن. وزنه درس هایی که زیرمجموعه دروس تخصصی هستند رو شما از همین روز اول بدون که یکضرب بالا می بری (البته ناموسا به شرطی که حداقل لای جزوه رو یک بار وا کنی، شلوارای دم پا "گشاد" رو بزار کنار)
اما، غول مرحله آخر تو همه دانشگاه ها تو همین ترمهای اول ظاهر میشه. درسهای اصلی مثل ریاضی و فیزیک و غیره که چه بخونی و چه نخونی افتادی! مگه اینکه معجزه باشی.
واحدهای عمومی حکم شفیع روز قیامت رو دارند. روزهایی که داری با دو دست مبارک بر فرق سرت می زنی که ای کاش درس خونده بودی و ترم اول و دوم مشروط نمی شدی، یکهو نمره 19 معارف دو واحدی شفاعتت رو می کنه. البته بعضی کفار هم هستن که لذت نمره همین درس های عمومی رو هم از دست میدن، چون کلاس درس های عمومی رو با حمام عمومی اشتباه گرفته بودند. از محبوب ترین درسهای عمومی در همه دانشگاه ها، کنترل خانواده و فرزندآوری هست که کلاسهاش به سانس فوق العاده می رسه. اخذ این واحد برای زمانی که بوی شیر از دهان مبارک خارج شد، پیشنهاد می شود.
5- عادت های سالیانه
طبیعی هست بعد از سالیان دراز حضور در مدرسه به رفتارهایی عادت کرده باشید که حالا دیگر در شأن شما نیست. مثلا، شوخی های اضافی و تکه پرانی های بی موقع وسط کلاس درس شما را شبیه "پفک نمکی" می کند که هم سبک هست و هم نمکش، بی نمک! خانم های فرهیخته، کلاس درس معمولا به صورت مختلط برگزار می شود، بنابراین تا کلاسی رو خالی گیر آوردین، اون رو به تالار عروسی تبدیل نکنید! اگرچه فسق علنی معنا ندارد اما موجبات شادی برادران واحد حراست رو که با دوربینها حواسشون به همه چیز هست فراهم می کنید.
6- سیب زمینی پَشَندی نباشید!
دانشجو غیر از تحصیل که وظیفه اصلی اونه، نباید از حوادث و اخبار کشور و دنیای اطراف بی خبر بمونه. نه آنقدر درگیر مراسم و سیاست و همایش که تربیت بدنی رو بعد هشت ترم معرفی به استاد بگیرین؛ و نه آنقدر سیب زمینی وار باشید که بعد از هشت ترم ندونید فلسطین اسرائیل رو غصب کرده یا اسرائیل فلسطین رو؟ دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور ایرانه یا دکتر روحانی؟ فضای آکادمیک جای تبادل افکار با خوش رویی هست. از کرسی های آزاد اندیشی استقبال کنین و از حق دفاع. چیزی که خودم بعد از فارغ التحصیلی حالا افسوس اون رو می خورم. به عنوان یه فارغ التحصیل افسرده اکیدا توصیه می کنم که مشارکت کنید ولی عروسک خیمه شب بازی احزاب نشوید.
ادامه دارد؟
علی متین فر- شهریور 1396
پی نوشت: لطفا منو در جریان نظراتتون بزارید، متشکرم!
و از پست ها و داستان های جدیدم بازدید کنید.
- ۹۷/۰۴/۲۷
- ۱۱۰۳ نمایش
14 سالمه نمیدونم جرا دارم اینارو میخونم😶😂