الان یه حس خیلی عالی و یه حس خیلی بد رو می تونم با هم احساس کنم...خوشحالم - بشدت- از این که امتحانای لعنتی تموم شد - ترم بهار و ۲۰ واحد واقعا پدر در میاره- و بدجور ناراحتم چون امتحان انتقال جرم رو ... ولش کن!
امروز به قول یارو می خوام یه خاطره از خودم در وکنم! خاطره ای که همین ۲-۳ روز پیش اتفاق افتاد! :
فرض کن فقط یک روز برای درسی مثل صنایع غذایی۱ فقط و فقط یک روز وقت داری و فرداش هم انتقال جرم. آدم با کلی استرس بیاد تمومش کنه درست ۱ ساعت مونده به امتحان!
آقا رفتیم سرجلسه نشستیم که نشستیم.
۵ دقیقه نشستیم، ۱۰دقیقه نشستیم،چون دکتر بنده خدا تازه کاره و راش دوره و سر میکروبیولوژی هم سابق دیر کردن داشت باز هم نشستیم! ۲۰ دقیقه نشستیم...هی دوره می کردیم..نیم ساعت...هی ورق بزن.....حالا نیازی و رحیم پور پشت سر هم فرت فرت با موبایلش تماس می گیرند در دسترس نیست!!
دقتون ندم سر ۵۷ دقیقه که واقعا راس ۶۰ دقیقه می خواستم بلند شم برم دیدیم رحیم پور با یه کپه کاغداذ آچار اومد تو...بنده خدا برای اینکه گند دکی رو بپوشونه رفته بود ۶ تا سوال -از تو جیب عقبش!!نه جزوه-در اورده بود و داده بود ما! سوالا هم یکی از یکی چرت تر ...
آخه نوشابه سازی چه دخلی به غذایی۱ داره!؟! یا آنزیم زدایی....
یارو از بس هول کرده بود سر نوشتن، سوال اولش بشدت مفهومی در اومده بود: " اصول اساسی شیر را بطور کامل بنویسید!!!!!!" ها ای که وگفتی ای یعنی چه!؟!؟!
الکی چارتا چغول پغول نوشتیم دادیم بهش....خانوما هم که امتحانش رو جدی گرفته بودند سخت مشغول نوشتن بودند!
به هر حال اومدیم بیرون و از اعماق میسوختیم چرا که اینهمه وقت براش صرف کردیم و از امتحان فرداش- جرم و عملیات واحد- عقب موندیم!...الان که دارم فکر می کنم می بینم اگه به جای یک روز وقت واسه جرم گذاشتن اون یه روز ص.غذایی هم جرم می خوندم الان اینطوری جرم رو ....!! -ای بابا هر چی میخواد آدم فراموش کنه نمیشه!!-
پیشنهاد:
- از ترم بعدی کلیه امتحانات بعد از ظهر راس ۱۴ و تمامی امتحانای آقای دکتر!! ساعت ۱۸ برگزار شود.
- قبل و بعد از امتحانای دکی جان یه ۲-۳ روزی فاصله باشه تا ما امتحانای دیگه رو با خیال آسوده تری بدیم.
- یه هواپیمای شخصی، هلیکوپتری، قایقی،پیک موتوری،خری قاطری چیزی بفرستیم سوادکوه، بلکه دکی جان سر وقت برسه یه موقع هلاک نشه وقتی عجله میکنه!
- سوالای زاپاسی رو بقیه اساتید طراحی و در بایگانی خانوم گل (ره) نگه داری کنن اگه نیومد حداقل یه امتحان درست و حسابی بدیم!
- در صورت قبول نشدن هیچ کودوم از موارد فوق حداقل وسایل و لوازم پذیرایی اعم از آب هویج و آب انار و کیک و میوه و... آماده باشه بچه ها مردند از بس به دیوار یا صورت همدیگه زل زدند و لبخندهای تصنعی زدند!
تابستون خوش بگذره.....به امید دیدار!
یییییییییییییییییووووووووووووووووووووووهههههههههههههوووووووووووووووووووووووو!
اوه اوه اوه باز جرم یادم افتاد....
- ۳ نظر
- ۳۱ خرداد ۹۱ ، ۰۶:۳۵
- ۳۴۴ نمایش